صابون سازان اولیه احتمالا از خاکستر و چربی حیوانی استفاده می کردند.
خاکستر چوب یا گیاه ساده حاوی کربنات پتاسیم در آب پراکنده شد و چربی به محلول اضافه شد.
این مخلوط سپس جوشانده شد.
خاکستر بارها و بارها با تبخیر آب اضافه شد.
در طی این فرآیند در ساخت صابون لایه بردار دکتر بیز، تجزیه شیمیایی آهسته چربی خنثی صورت گرفت.
سپس اسیدهای چرب می توانند با کربنات های قلیایی خاکستر گیاه واکنش داده و صابون تشکیل دهند (این واکنش صابون سازی نامیده می شود).
چربی های حیوانی حاوی درصدی از اسیدهای چرب آزاد توسط سلت ها استفاده می شد.
وجود اسیدهای چرب آزاد مطمئناً به شروع فرآیند کمک کرد.
این روش احتمالاً تا پایان قرون وسطی رواج داشت، زمانی که آهک خشک شده برای سوزاندن کربنات قلیایی مورد استفاده قرار گرفت.
از طریق این فرآیند، چربیهای شیمیایی خنثی را میتوان به راحتی با لیسک کاستیک صابونیسازی کرد.
تولید صابون از صنایع دستی به یک صنعت با معرفی فرآیند Leblanc برای تولید خاکستر سودا از آب نمک (حدود 1790) و کار یک شیمیدان فرانسوی به نام میشل اوژن شورول، که در سال 1823 نشان داد که فرآیند صابونی سازی فرآیند شیمیایی تجزیه چربی به نمک قلیایی اسیدهای چرب (یعنی صابون) و گلیسیرین است.
روش تولید صابون با جوشاندن با بخار باز که در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد، گام دیگری در جهت صنعتی شدن بود.
اگر روغن بوقلمون قرمز – یعنی روغن کرچک سولفاته که امروزه هنوز در صنایع نساجی و چرم استفاده می شود – اولین شوینده مصنوعی در نظر گرفته می شود، این صنعت در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد.
با این حال، اولین شوینده های مصنوعی برای استفاده عمومی توسط آلمانی ها در دوره جنگ جهانی اول تولید شد تا از چربی های موجود برای اهداف دیگر استفاده شود.
این شوینده ها مواد شیمیایی از نوع آلکیل نفتالین سولفونات با زنجیره کوتاه بودند که از جفت کردن پروپیل یا بوتیل الکل با نفتالین و متعاقب آن سولفوناسیون ساخته می شدند و با نام نکال ظاهر می شدند.
این محصولات فقط شوینده های منصفانه اما عوامل مرطوب کننده خوبی بودند و هنوز هم در مقادیر زیادی برای استفاده در صنعت نساجی تولید می شوند.