مصرف جهانی سویا (Glycine max) در سال 2008 بیش از 221 میلیون تن بود که تقریباً 50 درصد این عرضه از تولیدات ایالات متحده تأمین می شد، جایی که کشت سویا به صورت سالانه بیش از 77 میلیون هکتار است.
روغن سویا دامی در بازار به عنوان منبع ارزشمند پروتئین و روغن مورد توجه است.
اولی عمدتاً به عنوان خوراک، با برخی کاربردهای غذایی استفاده میشود، در حالی که دومی به طور گستردهتری در غذا، خوراک و برخی کاربردهای صنعتی (مانند بیودیزل) گنجانده میشود.
درصد پروتئین و روغن در سویا، در حالی که تحت تأثیر عوامل ژنوتیپ و محیطی است، به ترتیب به طور متوسط تقریباً 40٪ و 20٪ است.
یک همبستگی فنوتیپی غیر مستقیم قوی بین این صفات وجود دارد.
علاوه بر این، تنوع در ژرم پلاسم سویا برای محتوای پروتئین به طور قابلتوجهی بیشتر از مقدار مشاهده شده برای محتوای روغن کل است.
از لحاظ تاریخی، پرورش دهندگان سویا از محتوای پروتئین کل به عنوان یک معیار انتخاب برای توسعه ژرم پلاسم استفاده کرده اند.
با این حال، اخیراً، هم محتوای روغن و هم کیفیت، توجه زیادی را در ژنتیک و برنامههای اصلاحی سویا بهدلیل افزایش تقاضا برای روغنهای گیاهی و افزایش آگاهی مصرفکنندگان در مورد مسائل بهداشتی در مورد چربیهای رژیم غذایی، جلب کرده است.
برای این منظور، تلاشهای قابل توجهی برای افزایش پایداری اکسیداتیو روغن سویا بهعنوان وسیلهای برای جلوگیری از چربیهای ترانس تولید شده از طریق فرآیند هیدروژنهسازی و افزایش محتوای اسید چرب ω-3 روغن برای استفاده در برنامههای غذایی و خوراکی انجام شده است.
افزایش محتوای روغن کل دانه ها.
قیمت سویا کالا در طول دهه گذشته بیش از 65 درصد افزایش یافته است، از 158.3 دلار به ازای هر تن در ژوئن 1999 به 445.2 دلار در هر متریک تن در ژوئن 2009.
تقاضای جهانی برای سویا ناشی از پروتئین و روغن بسیار ارزشمند آن برای استفاده در غذا، خوراک است.
و کاربردهای صنعتی در طول جنین زایی، شار کربن در سویا در درجه اول بین پروتئین و روغن تقسیم می شود، به طوری که در بلوغ تقریباً 40٪ و 20٪ از ماده خشک در یکی از این دو ذخیره کربن مربوطه است.
باقیمانده ماده خشک بذر عمدتاً کربوهیدرات است که ارزش اقتصادی ناچیزی دارد.
در حالی که مقداری نشاسته در اوایل جنین زایی انباشته می شود، حداقل مقدار آن در زمان بلوغ باقی می ماند.
رابطه معکوس بین محتوای کل روغن و پروتئین در سویا به خوبی مستند شده است، جایی که معمولاً کاهش 1٪ در محتوای کل روغن منجر به افزایش 2٪ در محتوای پروتئین کل می شود.