موضوع دیگری که این مطالعه به آن توجه دارد ترکیبات رنگی خاص در دوره گذار (قرن 15 و 16) است.
به عنوان مثال، برخی از نقاشیهای مینیاتوری، فرش نگین ممتاز مشهد را با زمینههایی به رنگ سبز یا زرد نشان میدهند که پیشآزمون برخی ترکیببندیهای رنگی در فرشهای دوره صفویه است.
چنین رنگ آمیزی دیگر چندان مرسوم نیست زیرا در ایران کنونی گرایش متأسفانه به سمت استفاده از رنگ های تیره تر متمایل شده است – تضادی شدید با سبک زندگی شاد ملت در گذشته.
نقاشیها و سایر نمونههای باقیمانده از دوره صفوی نشان میدهد که چرخش به سمت استفاده از رنگهای تیرهتر در آن دوره آغاز شد، اگرچه حتی اقلیم و زندگی گیاهی در ایران بیشتر از رنگهای تیره برای رنگهای روشن و همجنسگرا مساعد بود.
سه قرن مورد مطالعه نیز با حمایت پادشاهان از هنرها مشخص شد.
در طول این سه قرن، شاهکارهای معماری تحت هر سلسله حاکم ساخته شد و گاه یکی از شاهکارها به نماد این سلسله تبدیل شد.
از جمله آثاری که امروزه به جا مانده می توان به گنبد سوئینیه (قرن چهاردهم) از سلسله ایلخان، مسجد کبود (قرن پانزدهم) از قره قویونلوها، مسجد گوهرشاد از تیموریان و مجموعه میدان شاه از صفویان اشاره کرد.
همه اینها همزمان با تحولات چشمگیر قالی بافی ایرانی بود که مقدمه شاهکارهای بزرگ اوایل دوره صفویه بود.
صنایع دستی در طول سه قرن رشد چشمگیری داشت و تعدادی از شهرهای ایران مانند تبریز در زمان قره قویونلوها (ترکمان)، سمرقند و هرات در زمان تیموریان و اصفهان در زمان صفویان به مراکز مهم حرفه ای تبدیل شدند.
در دوره صفویه بود که – شاید برای اولین بار در تاریخ ایران – اصناف تشکیل شد.
این نتیجه یک توسعه سریع، بیپد و عمیق در جامعه ایران بود.
این روند باید تأثیرات قابل توجهی بر هنر و صنایع دستی ایران داشته باشد – طراحی فرش در میان آنها.
به عبارت دیگر تغییراتی که بررسی خواهیم کرد.
در نقوش قالی بر روی مینیاتور حاصل تحولات گسترده اجتماعی-اقتصادی ایران در قرن چهاردهم تا هفدهم بود.
با این حال، ما این تغییرات را فقط تا پایان سال دنبال خواهیم کرد.
قرن شانزدهم زمانی که پیشرفتهای طراحی فرش تقریباً حل شده بود.